۲- ویژگی های ساختاری بخش مسکن
برای تحلیل بازار مسکن لازم است به سه ویژگی عمده و ساختاری این بازار اشاره کنیم.این سه ویژگی عبارتند از :
۱-۲٫ رشد پلکانی قیمت مسکن
۲-۲٫ وجود نوسانات ادواری شدید در تولید مسکن
۳-۲٫ سهم بالا در سبد هزینه خانوار
تبعیت شاخص قیمت مسکن از شاخص تورم، با یک الگوی متفاوت و پلکانی است، ولی در بلندمدت شاخص تورم و شاخص قیمت مسکن به طور تقریبی با یکدیگر برابر میشوند.
الگوی تغییرات قیمتی، موضوع بسیار مهم در تحلیل بازار مسکن است که علت ها و عوامل آن به طوری که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، در ساختار اقتصادی کلان کشور ریشه دارد، ولی آنچه مهم است اینکه این الگو و شوک های ناشی از آن، هم بر تقاضای موثر خانوار اثرات مخرب دارد و هم موجب نوسانات ادواری شدید در تولید مسکن می شود. موضوع دیگر که به عنوان ویژگی ساختاری بخش مسکن قابل ذکر است، سهم بالای هزینه مسکن در سبد هزینه خانوار است. میانگین هزینه مسکن در سبد هزینه خانوار به حدود ۳۰ درصد بالغ می شود. این سهم برای گروه های کم درآمد به طور میانگین تا حدود ۴۰ درصد نیز افزایش مییابد. با وجود این سهم حتی تغییرات اندک آن میتواند فشار قابل ملاحظه ای بر سبد هزینه خانوار تحمیل کند. به طوری که فشار ناشی از۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش قیمت مسکن طی یک سال ، برای بسیاری از اقشار جامعه غیرقابل تحمل میباشد.(گرجی ، ۱۳۹۰)
پهنه b چیتگر
۳- عوامل موثر بر بازار مسکن
به طور کلی عوامل موثر بر بازار مسکن مانند سایر بازارها به دو بخش عوامل سمت تقاضا و عوامل سمت عرضه تقسیم میشوند ولی موضوع متفاوت در بازار مسکن عوامل سمت تقاضا است. در بازار مسکن عوامل سمت تقاضا خود به سه دسته تقسیم میشوند؛
الف) تقاضای واقعی مسکن (تقاضای ناشی از نیاز خانوارجهت مصرف)
ب) تقاضای سرمایه ای (تقاضای مسکن برای سرمایه گذاری وحفظ ارزش دارایی)
آنچه تحولات بازار مسکن را از تحولات سایر بخش های اقتصادی متفاوت میکند و موجب شکل گرفتن الگوی متفاوت تغییر قیمت می شود تقاضای سرمایه ای مسکن است. بر این اساس لازم است این تقاضا بیشتر تجزیه و تحلیل شود. اغلب خانوارها در سبد دارایی خود اقلامی را برای آتیه نگهداری میکنند. این اقلام عبارتند از؛ زمین و مسکن، طلا، ارز، بازار سرمایه (اوراق بهادار)، سپرده های غیردیداری (سپرده های مدت دار)، سایر دارایی ها (اتومبیل، تلفن همراه و مانند این ها). افزایش نقدینگی در جامعه به طور مستقیم بر ترکیب این دارایی اثر میگذارد. بررسی چگونگی این اثر رمز اصلی تحولات قیمتی بخش مسکن را نشان خواهد داد. در ایران به ویژه طی سه دهه گذشته به علت افزایش بیش از حد نقدینگی، خصلت سرمایه ای مسکن همواره موجب تشدید نوسانات این بازار شده است.
علاوه بر عوامل بیرونی، بازار مسکن متاثر از عوامل گوناگون درونی است. شرح مهمترین عوامل تاثیرگذار بر این بخش در ادامه آمده است و به نحوه و میزان تاثیرپذیری آن ها اشاره شده است. به گفته
کارشناسان در کشور حدود ۶/۱میلیون خانوار فاقد مسکن و مستقل و ۵/۱میلیون خانوار فاقد مسکن مناسب با حداقل امکانات هستند.
پیش فروش برج های چیتگر
این در حالی است که با توجه به هرم سنی جمعیت کشور و رسیدن پیک جمعیت جوان کشور به سن اشتغال و ازدواج و به تبع آن نیاز به مسکن، سالانه ساخت ۷۰۰ هزار واحد مسکونی که بر اساس پیشبینیها تا سال ۱۳۹۰ به مرز ۹۳۰ هزار نفر نیز خواهد رسید در کشور ضروری است.
این بدین معنا است که برای اصلاح وضع موجود، باید تا ۱۰ سال آینده با احتساب نرخ استهلاک ۳۰درصد، سالانه ۴/۱میلیون واحد مسکونی ساخته شود. تا به موجودی مسکن کشور، سالانه یکمیلیون واحد اضافه شود. با این وجود بر اساس آمار وزارت مسکن بالاترین میزان عرضه مسکن مربوط به سال ۱۳۸۲ و حدود ۷۰۰ هزار واحد مسکونی بدون احتساب واحدهای تخریب شده بوده است.
در واقع آمار و ارقام فوق نشان از کاهش بعد خانوار طی سالیان آتی دارد و این در حالی است که پدیده مهاجرت، عاملی مضاعف بر افزایش تقاضا در این بخش شده است. در این میان، «مسکن» در نهایت یک کالای مصرفی است. بدین معنی که در تولید کالای مذکور، زنجیرهای از نهادههای واسطهای در یک چرخه اقتصادی فعال بودهاند اما خود مسکن ماحصل چرخه مذکور است و به عنوان نهاده واسطهای برای تولید کالای دیگری مورد استفاده واقع نخواهد شد.
بنابراین اگر در شرایطی از اقتصاد، مسکن از کالای مصرف به کالای سرمایهای و سوداگرانه تبدیل شود بدین معنی خواهد بود که برای خرید کالایی که تولید شده، نقدینگی بیشتری را باید پرداخت و یک کالا با چند بار دست به دست شدن به افزایش قیمت قابل ملاحظهای دست پیدا خواهد کرد که در این شرایط سوداگری و دلالی بر بازار فوق حاکم شده و سرمایههایی که به هدف افزایش سود وارد بازار میشوند به مانند عوامل تعیینکننده اصلی بازار به ایفای نقش میپردازند.
از عوارض سرمایهای شدن مسکن، وجود پدیده خانه های خالی است. بدین معنی که مالکان به امید افزایش قیمت مسکن و به تبع آن افزایش نرخ بازگشت سرمایه، خانه های خود را بهرغم وجود نیاز در بازار نمیفروشند. برای مقابله با چنین رفتاری باید با استفاده از ابزارهای سیاستی و بدون مداخله مستقیم، هزینه نگهداری خانه های خالی برای مالکان را به گونهای افزایش داد که خانه های موجود وارد بازار مسکن شوند.
یکی از موثرترین روشها اخذ مالیات سنگین بر خانه های خالی است. با استفاده از این روش، مالکان خانه های خود را به بازار عرضه کرده که در نهایت منجر به افزایش عرضه مسکن و کاهش قیمت آن خواهد شد. با نگاهی به وضعیت مسکن در ۴۰ سال اخیر، به خوبی نمایان است که بخش ساختمان و مسکن کشور همواره شاهد دوره های رکود و رونق تورمیبوده است. (سعیدی ، ۱۳۹۰)